دیگر هوای برگرداندنت را ندارم ...
هرجا که دلـــــــــــت میخواهد برو ...
فقط آرزو میکنم
وقتی دوبـــــــــاره هوای من به سرت زد
آنقدرآسمان دلت بگیرد که با هزار شب
گریه چشمانت،باز هم آرام نگیری ...!!
و امـــــــــا من ...
برنمیگردم که هیچ ...!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمــــــع میکنم
که نتوانی لم بدهی روی مبل های راحتی
با خاطراتم قدم بزنی ..!!!